سلام ماامروز کلاس کانپیپیو دشتیم وکارنام گرفتیم وامتهن من بی ست بید وخیلی کارنام هامن قشنگن من خیلی خاشهالم کنمرم بی ست وخشهال هستیمبه ماخیلی خشگزشت البت یچزبگم ماان کلاس هارمی رم کیلم یاد بگرم نبرم بری خردن یاهمن بازکردن اومدم کچز هایخب خب یادبگرم وهو سمن خب جم باشمارفتم کلاس ماسشنبه ودشنبه کلاس کانپیتر دارم من خیلی خاشهالم خانم مربی یکاپیترو عم فاطم هستم .
خاطرات زندگی...
برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 277
نویسنده: ضحی خانوم
امروز کلاس مهد دانش داشتیم و در کلاس قرارشدکه هرجلسه یه کلاس تویه وبلاگ
های همدیگه بریم وآن جانزر بزاریم که جریمه نشیم خانم مربی ما رو صدا کردن و رفتن درو بلاگ هامون رفتندو دیدن و گفتند:نمرت سفر شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بدشم .
صبا خانم رو صدازدند و دیدند صباخانم فقط دو کاررو انجام نداده ولی بقیییه کاراشرو
انجام داده است من هم دقیقن مثل صباخانم بود م
بعد در مورد پیامبر ها و امامان با ما صحبت کردن و گفتند که ما 124000پیامبر داریم که آخرینشون حضرت محمد (ص) بودند و بعد از ایشان 12 امام آمدن و همگی برای راهنمایی مردم آمدن و اولینشون حضرت علی و آخرینشون حضرت مهدی (عج) که ایشون هنوز در غیبت هستند .
امروز باشگاهه ورزشی هم داشتیم و من و آجیم شلواره جدید برای باشگاهه ورزشی
داشتیم و آن جادیگه من وآجیم دیگه اهساسه زبری نمیکردیم؟من خیلی بهم خشک
گزشت من از.
(عمو مهدی)به خاطر باشگاه ورزشی تشکرمیکنم واز (عمو مهدی)میخوام که به خانی مابییان (عمو مهدی)جونم من بخاتربرنامه های قشنگ و خوب و آلی تشکر میکنم
مخسوسن.
آزمایشگاه (عمو مهدی)..................جونم خدانگحدار
ضحی خانوم
برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 174
به نام خدای مهربان
بزرگترها بنا به خواسته عمومهدی برای بچه ها یک آموزشگاه کامپیوتر درست کردند. الان هر کدوم از بچه ها یک لب تاب دارن و وسایل مورد نیاز برای یادگیری علوم روز رایانه ای. در هفته دوبار این کلاسها برگزار میشه. تا الان چند جلسه از کلاسشون میگذره، مربی اونها هم یکی از اعضاء متخصص خانواده است. هر کدوم از بچه ها یک کارت سینه زیبا هم داره که دادیم یک کانون تبلیغاتی براشون درست کرده. محیط کلاس رو توی خونه براشون درست کردیم، یک فضای زیبا و مجزا که وقتی واردش میشیم کاملا شبیه یک آموزشگاه کامپیوتره. ما بزرگترها دوست داریم بچه ها از به روز ترین علوم باخبر باشن و از علوم روز توی زندگیشون استفاده کنن.
(تصاویر کلاس رو توی مطلب بعد و یک پست جدا ببینید)
خاطرات زندگی...برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 161
اینها تصاویر آزمایشگاهی هست که آقامهدی عزیز برای فرزندان دلبندمان در خانه احداث کرده اند و بچه ها هفته ای دوبار به این آزماشگاه می روند و با پوشیدن لباسهای مخصوص، شروع به آزمایشهایی در زمینه های مختلف می کنند.
برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 211
امروز دختر گلم رفت کلاس اول ...
خاطرات زندگی...
برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 193
به نام خدا
من یه آرزوی بزرگ دارم
آرزم اینه که ...
(این مطلب رو دختر گلم گفته و ما نوشتیم....)
خاطرات زندگی...برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 209
امروز دوشنبه دهم تیرماه هزار و سیصد و نود و دو بود
صبا و ضحی ، بعد از ظهر به تالار آفتاب رفتند و تئاتر شاد
"شنل قرمزی"
رو دیدند. خیلی هم خوششون اومده بود. به خاطر ظاهر آراسته و زیبای اونها، کارگردان برنامه ازشون خواست که در ردیف اول بشینن و به طور اختصاصی هم از روی صحنه از اومدن اونها تشکر کرد.
خیلی جالب بود.
همچنین امروز ضحی واکسنش رو برای ثبت نام در کلاس اول زد
تا الان که شبه و موقع خواب بازوش کمی ورم داره و درد می کنه
آخرش دخترکم معصومانه خوابید
و چشمان نازش چه آرامش و شیرینی ای داشت
خاطرات زندگی...
برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 182
دختر گلم
در این پُست
شاهکار هنری ات را در سن شش سالگی گذاشته ام
خاطرات زندگی...
برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 211
برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 210
یه
خاطره راجع به ضحای عزیزم
در مورد زمانی که اونقدر کوچولو بود
که
هنوز توی گهواره میخوابید.....
برچسب : نویسنده : s . z sztavasoli بازدید : 181